فرمول تقریب حوزه و دانشگاه تقویت نگرش الهی به تبیین پدیدههای انسانی و مادی در دانشگاهها است . همین نگرش درحوزه در تبیین قول خداوند و پرهیز از سکولاریسم پنهان مسئله تقریب را تسریع میبخشد.
محمد کاظم انبارلویی- فردا سالروز شهادت آیت الله دکتر محمد مفتح بهدست منافقین کوردل است . مردی که به دلیل حضور مستمر در حوزه و دانشگاه شهادتش نماد وحدت حوزه و دانشگاه شد.
در مورد " وحدت" شیعه و سنی و " وحدت" حوزه و دانشگاه بحث و سخن طی سه دهه گذشته زیاد رفته است. اما ظاهرا کمتر توفیقی در این باره بهدست آمده است. سّرِ این معنا آن است که واژه " وحدت" در این مقوله یک سنگ بزرگ است که بهقول معروف علامت نزدن میباشد.
آیت الله بروجردی و شیخ محمود شلتوت که در اواخر دهه 20 در اندیشه همگرایی شیعه و سنی در دنیای اسلام در برابر دنیای کفر بودند، از واژه وحدت برای این امر مهم حیاتی استفاده نکردند. آنها ترجیح دادند از واژه "تقریب" بهره ببرند و جالب اینجا است که به اهداف خود هم رسیدند.
آیت الله بروجردی معتقد بودند حدیث ثقلین مورد توجه وتایید اهل سنت است و بههمین دلیل باید برای اثبات حجیت قول امامان معصوم(ع) در مقابل اهل سنت به آن استناد کرد . ایشان معتقد بودند اصل بحث " تقریب" کلمه اهل بیت علیه السلام یا به تعبیر و درستی مکتب اهل بیت است.
لذا ایشان دارالتقریب را که در سال 1327 در قاهره با دبیر کلی شیخ محمد تقی قمی شکل گرفت مورد حمایت مادی ومعنوی قرار دادند. اعضای دار التقریب مذاهب اسلامی از جمله اساتید مبرز الازهر یعنی شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت ، شیخ ابوزهره حسن البناء و از علمای شیعه مرحوم شیخ محمد کاشف الغطا در نجف و مرحوم سید شرف الدین و مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه در لبنان بودند. دارالتقریب دارای ارگانی بهنام مجله " رساله الاسلام " بود که مقالات قوی و پرمایهای از سوی علمای مذاهب در آن به چاپ میرسید. 60 شماره
از این مجله تا آخر عمر آیت الله بروجردی به چاپ رسیده و بعد بهدلیل قطع کمکهای مالی تعطیل شد وکار دارالتقریب هم متوقف گردید. شیخ شلتوت از بزرگان اهل سنت یک فقیه اصولی، مفسر و محقق قرآن بود. او از موسسان دارالتقریب مذاهب اسلامی و از مدافعان وحدت شیعه و سنی بود. سال 1957 قائم مقام ریاست دانشگاه الازهر را به عهده داشت و بعد به ریاست دانشگاه منصوب شد. از آثار مثبت تلاشهایی که برای تقریب صورت میگرفت، صدور فتوای شیخ شلتوت مبنی بر " جواز عمل بر طبق فقه و مذهب شیعه امامیه و جعفری" است. او در فتوای خود تصریح میکند ؛ "مذهب جعفری معروف به مذهب امامی اثنا عشری مذهبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مذاهب اهل سنت جایز است و سزاوار است مسلمانان این مطلب را بدانند و از عصبیت و طرفداریهای بیجا و بدون حق خودداری کنند."
به دنبال این فتوا برخی از علمای بزرگ اهل سنت از این فتوا حمایت کردند. علامه طباطبایی صاحب المیزان در واکنش به این فتوا فرموده بودند؛" شیعه باید سپاسگزار این مرد ( شیخ شلتوت) بوده و از عمل وی تقدیر کند."
***
حضرت آیت الله جوادی آملی روزی در دیدار وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی فرموده بودند:" علوم حوزوی متکفل تبیین قول خداست و علوم دانشگاهی هم اگر با نگاهی الهی به تبیین فعل خدا بپردازند دینی محسوب میشوند. در این صورت قداست دانشگاه بیشتر از حوزه نباشد، کمتر از آن نخواهد بود."( فارس 16/4/86)
این تصور که حوزه و دانشگاه متکفل تبیین فعل و قول خدا هستند موجب تصدیق تقریب این دو نهاد بزرگ میشود. چون آنچه آنها را بههم نزدیک میکند پیوند این دو نهاد بزرگ به خداوند و اندیشههای الهی است.
سکولاریسم سم مهلک برای جدایی حوزه و دانشگاه است. تا وقتی از متون درسی دانشگاه سکولارزدایی نشود هر گونه اندیشه وتلاش در جهت وحدت و یا تقریب این دو نهاد عقیم میماند. تلاشی که طی چند سال گذشته برای اسلامیزه کردن علوم دانشگاهی صورت گرفته بسیار مبارک ومیمون است. این تلاش که از علوم انسانی شروع شده است باید به علوم پایه و رشتههای فنی گسترش یابد چرا که حوزه کار دانشگاه همه فعل خدا را دربر میگیرد. از طرفی باید ردپای سکولاریسم پنهان درحوزه را هم مورد شناسایی قرار دارد و ساحت پاک و مقدس حوزه را از ویروس سکولاریسم مصون داشت.
اکنون پس از سه دهه از حیات حوزه پس از انقلاب باید حوزه محصولات انسانی خود را در جامعه بویژه حوزه سیاست رونمایی کند. حوزه باید به کمک دانشگاه مدیریت انقلاب را در دهه چهارم به عهده گیرد و ماموریت خود را در صیانت از جمهوری اسلامی به انجام رساند. اکنون کارهای بزرگی در زمینه تحول در علوم انسانی به همت شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاهها صورت گرفته است. صدها استاد دانشگاهی و پژوهشگر و دهها پژوهشکده درعرصه حوزه و دانشگاه گرد هم آمدهاند تا امر تبیین فعل خدا را در دانشگاه براساس جهانبینی و فلسفه الهی در متون درسی سامان دهند. آنها یک راه طولانی را طی کردهاند و انشاء الله بزودی به نتیجه میرسند. قطعا محصول کار آنها ابتدا به تقریب حوزه و دانشگاه و سپس در نهایت به وحدت حوزه و دانشگاه منجر میشود.
فرمول تقریب حوزه و دانشگاه تقویت نگرش الهی به تبیین پدیدههای انسانی و مادی در دانشگاهها است . همین نگرش درحوزه در تبیین قول خداوند و پرهیز از سکولاریسم پنهان مسئله تقریب را تسریع میبخشد.
در مورد " وحدت" شیعه و سنی و " وحدت" حوزه و دانشگاه بحث و سخن طی سه دهه گذشته زیاد رفته است. اما ظاهرا کمتر توفیقی در این باره بهدست آمده است. سّرِ این معنا آن است که واژه " وحدت" در این مقوله یک سنگ بزرگ است که بهقول معروف علامت نزدن میباشد.
آیت الله بروجردی و شیخ محمود شلتوت که در اواخر دهه 20 در اندیشه همگرایی شیعه و سنی در دنیای اسلام در برابر دنیای کفر بودند، از واژه وحدت برای این امر مهم حیاتی استفاده نکردند. آنها ترجیح دادند از واژه "تقریب" بهره ببرند و جالب اینجا است که به اهداف خود هم رسیدند.
آیت الله بروجردی معتقد بودند حدیث ثقلین مورد توجه وتایید اهل سنت است و بههمین دلیل باید برای اثبات حجیت قول امامان معصوم(ع) در مقابل اهل سنت به آن استناد کرد . ایشان معتقد بودند اصل بحث " تقریب" کلمه اهل بیت علیه السلام یا به تعبیر و درستی مکتب اهل بیت است.
لذا ایشان دارالتقریب را که در سال 1327 در قاهره با دبیر کلی شیخ محمد تقی قمی شکل گرفت مورد حمایت مادی ومعنوی قرار دادند. اعضای دار التقریب مذاهب اسلامی از جمله اساتید مبرز الازهر یعنی شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت ، شیخ ابوزهره حسن البناء و از علمای شیعه مرحوم شیخ محمد کاشف الغطا در نجف و مرحوم سید شرف الدین و مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه در لبنان بودند. دارالتقریب دارای ارگانی بهنام مجله " رساله الاسلام " بود که مقالات قوی و پرمایهای از سوی علمای مذاهب در آن به چاپ میرسید. 60 شماره
از این مجله تا آخر عمر آیت الله بروجردی به چاپ رسیده و بعد بهدلیل قطع کمکهای مالی تعطیل شد وکار دارالتقریب هم متوقف گردید. شیخ شلتوت از بزرگان اهل سنت یک فقیه اصولی، مفسر و محقق قرآن بود. او از موسسان دارالتقریب مذاهب اسلامی و از مدافعان وحدت شیعه و سنی بود. سال 1957 قائم مقام ریاست دانشگاه الازهر را به عهده داشت و بعد به ریاست دانشگاه منصوب شد. از آثار مثبت تلاشهایی که برای تقریب صورت میگرفت، صدور فتوای شیخ شلتوت مبنی بر " جواز عمل بر طبق فقه و مذهب شیعه امامیه و جعفری" است. او در فتوای خود تصریح میکند ؛ "مذهب جعفری معروف به مذهب امامی اثنا عشری مذهبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مذاهب اهل سنت جایز است و سزاوار است مسلمانان این مطلب را بدانند و از عصبیت و طرفداریهای بیجا و بدون حق خودداری کنند."
به دنبال این فتوا برخی از علمای بزرگ اهل سنت از این فتوا حمایت کردند. علامه طباطبایی صاحب المیزان در واکنش به این فتوا فرموده بودند؛" شیعه باید سپاسگزار این مرد ( شیخ شلتوت) بوده و از عمل وی تقدیر کند."
***
حضرت آیت الله جوادی آملی روزی در دیدار وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی فرموده بودند:" علوم حوزوی متکفل تبیین قول خداست و علوم دانشگاهی هم اگر با نگاهی الهی به تبیین فعل خدا بپردازند دینی محسوب میشوند. در این صورت قداست دانشگاه بیشتر از حوزه نباشد، کمتر از آن نخواهد بود."( فارس 16/4/86)
این تصور که حوزه و دانشگاه متکفل تبیین فعل و قول خدا هستند موجب تصدیق تقریب این دو نهاد بزرگ میشود. چون آنچه آنها را بههم نزدیک میکند پیوند این دو نهاد بزرگ به خداوند و اندیشههای الهی است.
سکولاریسم سم مهلک برای جدایی حوزه و دانشگاه است. تا وقتی از متون درسی دانشگاه سکولارزدایی نشود هر گونه اندیشه وتلاش در جهت وحدت و یا تقریب این دو نهاد عقیم میماند. تلاشی که طی چند سال گذشته برای اسلامیزه کردن علوم دانشگاهی صورت گرفته بسیار مبارک ومیمون است. این تلاش که از علوم انسانی شروع شده است باید به علوم پایه و رشتههای فنی گسترش یابد چرا که حوزه کار دانشگاه همه فعل خدا را دربر میگیرد. از طرفی باید ردپای سکولاریسم پنهان درحوزه را هم مورد شناسایی قرار دارد و ساحت پاک و مقدس حوزه را از ویروس سکولاریسم مصون داشت.
اکنون پس از سه دهه از حیات حوزه پس از انقلاب باید حوزه محصولات انسانی خود را در جامعه بویژه حوزه سیاست رونمایی کند. حوزه باید به کمک دانشگاه مدیریت انقلاب را در دهه چهارم به عهده گیرد و ماموریت خود را در صیانت از جمهوری اسلامی به انجام رساند. اکنون کارهای بزرگی در زمینه تحول در علوم انسانی به همت شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاهها صورت گرفته است. صدها استاد دانشگاهی و پژوهشگر و دهها پژوهشکده درعرصه حوزه و دانشگاه گرد هم آمدهاند تا امر تبیین فعل خدا را در دانشگاه براساس جهانبینی و فلسفه الهی در متون درسی سامان دهند. آنها یک راه طولانی را طی کردهاند و انشاء الله بزودی به نتیجه میرسند. قطعا محصول کار آنها ابتدا به تقریب حوزه و دانشگاه و سپس در نهایت به وحدت حوزه و دانشگاه منجر میشود.
فرمول تقریب حوزه و دانشگاه تقویت نگرش الهی به تبیین پدیدههای انسانی و مادی در دانشگاهها است . همین نگرش درحوزه در تبیین قول خداوند و پرهیز از سکولاریسم پنهان مسئله تقریب را تسریع میبخشد.