نگاه

حق و باطل نقطه‌ای یا جبهه‌ای

وجود آیاتی مبنی بر (یبدل الله سیئاتهم حسنات) تبدیل گناهان به حسنات یا پذیرش حق و ولایت اولیاء حق که موجب انتقال از جبهه باطل به حق می‌شود، مثل سحره فرعون و از همه مهمتر آیت الکرسی که به دو جبهه ظلمات و نور و جابجایی در آن اشاره کرده است، موضوع را جالبتر و حساس‌تر می‌نماید. (و الّذین کفروا اولیاء هم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون) مثل ابلیس که ابتداء در صف ملائکه بود و بعد از مخلدین در آتش شد تا یاران موسی چون قارون و سامری و بلعم باعورا که معذب شدند و در مقابل (لله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلى النور) که ممکن است در ظلمات بعضی گناهان و سیئات باشند لکن چون در جبهه حق قرار می‌گیرند و ولایت الهی دارند از ظلمات به سوی نور هدایت می‌شوند.

دکتر علیرضا اسلامی- یکی از چالشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این است که حق و باطل یک نقطه خاص هستند یا وسعت داشته و یک جبهه عریض و طیف را تشکیل می‌دهند و انسانها در نقاط مختلف آن قرار می‌گیرند؟! معتقدین به دیدگاه اول خود را حق پنداشته و هر کس با آنها نباشد ناحق و در مقابل حق قرار می‌گیرد. ولی افرادی که دارای دیدگاه دوم هستند این سخت‌گیری را نداشته و سماجت بیشتری به خرج می‌دهند. این موضوع آنگاه اهمیت می‌یابد که با بررسی رسانه‌های مختلف از قبیل منابر، نشریات، الکترونیک و بعضی را می‌توان دید که در تلاشند تا دایره حق را تنگ‌تر نموده و هر کس با آنها نباشد را طرد  حتی رجم کنند.

با بررسی آیات قرآن می‌توان گفت؛ کسانی که ایمان دارند و در جبهه حق قرار می‌گیرند مراتب مختلفی دارند و از بالا به پایین یا خطاب یا ایتها النفس المطمئنه شروع می‌شود و به گروه مقربین، عبادالله المخلصین، عبادالله الصالحین و اصحاب الیمین و گروه‌هایی که صفات مختلفی دارند و خداوند آنها را دوست دارد مثل محسنین، متقین، مجاهدین فی سبیل الله، مستغفرین بالاسحار تا مسلمانانی که به وظایف عبادی نماز، روزه، حج، زکوه، خمس، جهاد و.... عمل می‌کنند، می‌رسد و حتی مسلمانانی که از صفات بد نهی می‌شوند مانند آیاتی که می‌فرماید؛ لایسخر قوم، لاتحبسوا، لا یغتب بعضکم بعضا، لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی، لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل، لا تاکلوا اموال الیتامی، لا ترکنوا الی الذین ظلموا ، لا تقربوا الصلاه وأنتم سکارى ، لا تقرب الزنا، لا یتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین ، ولاتقل لهما اف ولا تنهرهما و آیات مشابه.

تا کسانی که تخلفاتی (از قبیل ذنب، سیئه، خطیئه و...) می‌کنند و باید مجازات شوند مثل احکام قضائی رجم، اعدام، قذف و... قصاص و تعزیرات،  و حتی ممکن است دو گروه از مومنین به کشتار یکدیگر دست بزنند (وإن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما) حتی قرآن می‌فرماید اگر کسی گفت من مسلمان هستم او راطر نکنید (ولا تقولوا لمن لقی الیکم السلام لست مؤمنا) و حتی مسلمانان غیر شیعه نیز در این طیف می‌گنجند. آیا یک زانی یا قاتل و حتی یک عضو القاعده اگر مرد یا اعدام شد در قبرستان مسلمانان دفع نمی‌شود؟! پس جزو مسلمین محسوب می‌گردد. فرزندان حضرت یعقوب که مثل یوسفی را به چاه انداخته و فروختند یا یاران پیامبر اسلام (ص) که بعد از وی به ولایت و خلافت امیرالمومنین علی (علیه السلام) تمکین نکردند آیا از دایره اسلام بیرون هستند؟ مسلماً خیر پس جبهه حق که اسلام باشد شامل یک طیف از صفر تا صد و حتی زیر صفر است و نمی‌توان آن رانقطه‌ای دانست؛ کما اینکه در مورد دو صحابی پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) حضرت سلمان فارسی نقل شده که وی در درجه 10 ایمان می‌باشم و اباذر در مراتب پایین‌تر است و اگر اباذر می‌دانست در قلب سلمان چه می‌گذرد وی را می‌کشد یا کافر می‌دانست.

و حتی درمورد افراد خنثی آمده است (وآخرون مرجون لأمر الله إما یعذبهم وإما یتوب علیهم) یعنی نمی‌توان آنها را در جرگه کفر و شرک دانست. وجود منافقین را  نیز نمی‌توان در جبهه انکار کرد ؛ همانگونه که سوره‌ای به نام آنان و آیات متعددی در خصوص آنان آمده است ولی جز مسلمین به شمار می‌روند در مقابل نیز جبهه باطل است که امامشان شیاطین انس و جنس هستند و در مراحل مختلف کفر نسبی و شرک یا کفر مطلق و ضد خدا می‌باشند.

وجود آیاتی مبنی بر (یبدل الله سیئاتهم حسنات) تبدیل گناهان به حسنات یا پذیرش حق و ولایت اولیاء حق که موجب انتقال از جبهه باطل به حق می‌شود، مثل سحره فرعون و از همه مهمتر آیت الکرسی که به دو جبهه ظلمات و نور و جابجایی در آن اشاره کرده است، موضوع را جالبتر و حساس‌تر می‌نماید. (و الّذین کفروا اولیاء هم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون) مثل ابلیس که ابتداء در صف ملائکه بود و بعد از مخلدین در آتش شد تا یاران موسی چون قارون و سامری و بلعم باعورا که معذب شدند و در مقابل (لله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلى النور) که ممکن است در ظلمات بعضی گناهان و سیئات باشند لکن چون در جبهه حق قرار می‌گیرند و ولایت الهی دارند از ظلمات به سوی نور هدایت می‌شوند.

با بررسی مجموع آیات می‌توان گفت: 1- ما دو جبهه داریم؛ حق و باطل  یا فلاح و خسران یا حزب الله و حزب الشیطان یا اصحاب الیمین و اصحاب الشمال یا مؤمنین و کفار و مشرکین و یا حتی به صورت عامتر مثل شقی و سعید که می‌توان آن را در یک نمودار ترسیم نمود که محورxها و افق آن کفر و ایمان باشد و محور yها و عمودی آن عمل صالح و فاسد زیرا اکثریت آیات قرآن ایمان و عمل صالح را با یکدیگر آورده‌اند که در مقابل آن کفر است.

2- ملاک وابستگی به هر جبهه دو چیز است ایمان یا کفر، عمل صالح(والعمل الصالح یرفعه) یا عمل صالح و پذیرش ولایت خدائی(و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون) یا ولایت طاغوت (اولیائهم الطاغوت)

3- مؤمنین اهل ولایت در جایگاه 1 نمودار قرار می‌‌گیرند که به سعید، اصحاب الیمین، مؤمنین، حزب الله، مصلحین و... شناخته می‌شوند.

4- مسلمین بی ولایت یا خطاکار در جایگاه 2 نمودار قرار می‌گیرند که به منافق و مجرم و گنهکار مرسومند و اگر توبه کنند امکان بازگشت به جایگاه 1 نمودار رادارند (ان الله یغفرالذنوب جمعیا) و اگر نه به جهنم روند.

5- کسانی که اعمال صالحی دارند لکن ایمان ندارند در جایگاه 3 نمودار قرار می‌گیرند که اصحاب الشمال هستند و در صورت گرویدن به اسلام و ایمان و ولایت امکان پاک شدن گذشته آنان وجود دارد.

6- کسانی که نه اعمال صالح دارند و نه ایمان به خدا بلکه ولایت طاغوت و شیاطین را پذیرفته‌اند در جایگاه 4 نمودار قرار گرفته و مخلد در آتش هستند (والّذین کفروا و کذّبوا بآیاتنا اولئک اصحاب‏النّار هم فیها خالدون– ان الله لا یغفر ان یشرک به) مثل شیطان و فرعون و...

7- انبیاء و اولیاء،  و ولایت فقیه همواره کسانی که در قسمت 1 نمودار بوده‌اند را با هم تفاوت مراتب برادر خود می‌دانستند و سعی در جذب سه گروه دیگر داشته‌اند و هر کجا منافقین و مشرکین و کفار مانع راه خدا و مؤمنین می‌شدند با آنها می‌جنگیدند و ما نیز باید به روش اولیاء الهی اقتباس کنیم نه اینکه حتی برادران ایمانی خویش را به جرگه مخالفین هل دهیم همانگونه که امام راحل و مقام معظم رهبری جذب حداکثری و دفع حداقلی داشتند و هر کس را که اسلام و نظام و انقلاب اسلامی و ولایت را قبول داشت اصولگرا می‌دانند.

 

https://shoma-weekly.ir/zaXUWq