ادب و هنر

جایگاه سینما درعرصه فرهنگ، مشخص نیست

بولتن روزانه‌ ققنوس که در 8 ‌شماره منتشر و در سینماهای مختلف پخش‌کننده آثار جشنواره مانند برج میلاد و پردیس سینمایی قلهک توزیع می‌شد، یک مجموعه‌ مکتوب بود که بحث تأثیر هالیوودیسم بر سینما را در آن بررسی می‌کرد.
دکتر روحا... رجبی؛ دبیر دومین جایزه گفتمان انقلاب اسلامی، جبهه فکر انقلاب اسلامی. قرار مصاحبهمان در اتاق جلسات جبهه فکری برگزار شد. پیش از مصاحبه یک جلسه حدود 6 ساعته با موضوع انتخاب بهترین فیلم ققنوس برگزار شده بود و این یعنی مصاحبه بهسختی و با خستگی دکتر رجبی انجام شد.

 

از ققنوس شروع کنیم، اصلاً چرا ققنوس ؟

ققنوس یک پرنده افسانهای است، او خانهاش را کنار آتشفشان میسازد. در واقع در لبه آتشفشان خانهاش را میسازد. نزدیک‌‌ترین و خطرناکترین جایی که در زمین وجود دارد و احتمال پرت شدنش هم بسیار زیاد است، از طرفی به داخل آتشفشان و از طرف دیگر به پایین قلهای که آتشفشان در آن است.

استفاده از ققنوس و نماد آن برای جبهه فکری انقلاب اسلامی و راهاندازی جایزه گفتمان انقلاب اسلامی با این نام، نشان میدهد که این جبهه در کنار لبه آتشفشان در این اوضاع وانفسای سینما ایستاده است.

 نه اینطور نیست. نکته دیگری که در مورد ققنوس وجود دارد این است که ققنوس خود را میسوزاند و از خاکستر خود دوباره بهوجود میآید. متأسفانه سینمای ایران گرفتار چند مؤلفه فرهنگی است که این مؤلفهها کمکم تبدیل به فرهنگ ما در جامعه شده است. ما هم سعی کردیم به تعبیری شبیه یک بازسازی و بازآرایی، سعی کنیم این فرهنگ را کمی تغییر دهیم و به اذنالله در این راستا تلاش کنیم. مؤلفههای زیادی هم در این مسیر وجود دارد که یکی از آنها ژورنالیسم است. عالم سینمایی با عالم ژورنالیست پیوند جدی پیدا کرده است، اعم از اینکه طرف منتقد، هنرمند یا مخاطب باشد. این دو تقریباً در همه جا به یک فرهنگ مشترک تبدیل شده است.

آیا تنها با جایزه گفتمان برای فیلمها میتوان این کار را کرد؟ یعنی تنها مشکل ما در سینماست؟

نه، قطعاً اینطور نیست. متأسفانه بحث مهمی که مطرح است این است که اصلاً جایگاه سینما در عرصه فرهنگی ما به درستی مشخص نیست. آیا عادلانه است که بودجههای کلان را صرف کنیم و باقی هنرها را کنار بگذاریم. آیا میدان یا عرصه بازی انقلاب اسلامی سینما است یا هنرهای دیگر؟ نقاشی از اول انقلاب سردمدار حوزه انقلاب در عرصه هنر بود و بعد آن این نقش را موسیقی ایفا میکرد. آیا سینما الان هست و هنرهای دیگر نیست؟ سینما مولود غرب است و ما تا آن را اسلامی کنیم چقدر طول میکشد. همه اینها بحثهایی است که باید مطرح و باز شود.

شما برای حل این مشکلات چه کردید؟

نگاه ما در این کار این بود که اصحاب هنر و اصحاب اندیشه در یک فضای پاتوقی کنار هم قرار بگیرند. هم اصحاب اندیشه فیلمها را ببینند و نظر دهند و هم اصحاب هنر با آنها تعامل برقرار کنند و نظر و رأی آنها را بدانند و بالطبع پیوندهای بسیار زیبا و خوبی شکل بگیرد و براساس رویکردهای مشترکی که ایجاد میشود، فضا رشد کند. از همه اینها مهمتر نیروهای جوانی که در این فضا بودند، به نوعی تحت تربیت قرار میگرفتند. کار ما تربیتی هم بود، یک کار تربیت محیطی به حساب میآمد، هم برای اساتید و هم نخبگان ویژه و واسط و هم برای بچههای مستعد تازهوارد. ما سعی میکنیم اندیشمندان، متفکران و اهالی اندیشه را با مسئلههای سینما آشنا کنیم. بهترین راه این است که فیلم را ببینند و در یک فضای پاتوقی و محفلی شروع به نقد کنند. بالطبع ما نقدهای بیمحتوا و همچنین نقدهای بسیار عالی و همچنین از نقدهای بیمحتوا رشد کردن و نقدهای عالی و جدی هم خواهیم داشت زیرا این فرآیند یک فرآیند تربیتی است. ما برای استمرار، این فرآیند را در طول سال هم داریم.

شما یا به تعبیر درستتر جبهه فکری انقلاب در کجای این مسیر قرار دارید؟

کاری که ما انجام میدهیم ساماندهی این وضعیت است یعنی اساتیدی که در این حوزه از نقد وارد میشوند را به اساتیدی که در حوزه سینما هستند، مرتبط میکنیم. اما یک نکته مهم وجود دارد که اساتید نقد ما مجموعاً در جبهه فکری انقلاب، چند درصد هستند؟ یعنی یک عدد خیلی کم، حدود 5درصد که اصحاب نقد سینما هستند. نمیتوانم تعداد دقیق برای این عده را بگویم اما واقعیتی که وجود دارد این است که در فضای جبهه نخبه انقلابی چند درصد هستند که بهطور شاخص به سینما میپردازند؟ 5 یا 10 درصد. ما باید آن را به 50 یا 60 درصد ارتقا دهیم.

با رویکرد تربیتی که اشاره کردید؟

 بله، این کار برکاتی دارد. یکی از برکات آن تقدیم کردن بسیاری از شخصیتهایی است که اینها سینما فهمند و استعداد دارند اما خاموش هستند. ما از این آدمها چهرهسازی میکنیم، به عبارتی چهرههای جدید را وارد عرصه سینما میکنیم. برکت دیگر این حرکت این است که ما باعث رشد عالم سینما میشویم. هرچند که فضای نقد هم قویتر میشود.

با این تفاسیری که گفتید، حرکتهای خوبی انجام شده است، اما یک سؤال این وسط وجود دارد که این حرکت و برنامهریزی چه ارتباطی با سینمای انقلاب اسلامی دارد؟

با این حرکتها و برنامهریزیها فضای هنر هم رشد میکند، ما در این شرایط تدوینگر سینمای انقلاب میشویم. یعنی بهطور غیرمستقیم  راه و رسم سینمای انقلاب اینجا مشخص میشود. اینکه چه راه و رسمی باید طی شود. چه کسی مرجع این تصمیمگیری است. این را حکیم و متفکر هنرشناس پاسخ میدهد. راه و رسم را مشخص کرده و میگوید اینگونه باید باشد. شما نسبت به مسائل خرد و کلان سینما اینگونه باید رفتار کنید. یکی از برکات دیگر مشخص کردن همین راه است. نکته مهمتر اینکه اصلاً فرهنگ، سینما و هنر و هر مقوله فرهنگی دیگر با پاتوق و محفل مدیریت میشود. محفل اساس تمرکز عملیاتی در انقلاب اسلامی باید باشد. مدیریت محفلواره متعلق به فرهنگ ما است. ما با ایجاد یک محیط اندیشهای و وارد کردن هنرمندان مختلف به این محیط، خودبهخود به سمت یک نوع سینمای انقلاب حرکت میکنیم. برکات رفاقتها و آشناییها و بحثها و نظرات و پیوندها بعد به ما کمک میکند. کار ما فعلاً تمرکز در جایزه گفتمان انقلاب و ساماندهی پس از تولید اثر هنری است. اما کار اصلی و هدف ما این است که این نگاه و بررسی را به سمت حضور و اثرگذاری پیش از تولید ببریم.

یعنی شما به دنبال طراحی و ساختن تراز سینمای انقلاب اسلامی  هستید؟ آیا چنین چیزی در چشماندازهایتان وجود دارد؟

انشاءالله طبعاً این یکی از خواستههای ماست، مسیری که ما انتخاب کردیم این است که این نقطه را پر رنگ و مؤثرکنیم. ما در فضاهای دیگر، مانند تولید، عرصه نقد، تربیت نیرو، عرصه فضاسازی رسانهای و عملیات روانی و بینالملل هم باید ورود پیدا کنیم و از دوستان و نهادهای مردمی کمک بگیریم تا بتوانیم این جریانها و برنامهریزیها را سازماندهی کنیم. جایزه گفتمان انقلاب اسلامی یک حلقه از جنبش و خیزش جریان انقلابی در عرصه سینمایی است. در طول سال هم برنامههای مکمل وجود دارد و آثاریهم تولید شده و همین بحثها را در سایتمان هم داشته و داریم. اساتید و متفکران، نقد فیلم مینویسند، بعد نقد را ارزیابی میکنیم. البته لازم است که بگوییم. در ابتدای راه هستیم و بعضی برنامهها هنوز شکل نگرفته است.

برنامههای دیگری برای آیندهدارید؟ برنامههای مکمل برای جایزه گفتمان؟

بله. انشاءالله در سال آینده ما به ارتباطات و نشستها و بررسی موضوعات متعدد در عرصه سینما و حتی خود حکمت سینما، بیشتر میپردازیم. انواع و اقسام کارها را داشتیم و تعدادی هم چاپ شده و موجود است. سعیمان کمک به این عرصه است.

در مورد مدل برگزاری جایزه گفتمان بگویید، این مدل برگزاری از جایی الگو گرفته شده است؟ مثلاً مدل برگزاری جایزه یا پاتوق و دعوت کردن از اساتید، حضور اساتید حوزههای مختلف و به نوعی برقراری تعامل و نشان دادن تضارب آرا چگونه به عنوان یک مدل در ققنوس اجرا شد؟

شاید بتوان گفت که مدل این کار بوده و مصداق بارزش شهید آوینی بوده است. ایشان پاتوقهای جدی ایجاد کرد. ایشان هرجا که میرفت محفل ایجاد میکرد. اساتید و دوستان در حوزههای مختلف تخصصی با هم گعده داشتند و پاتوق تشکیل میدادند، مثلاً کسی که فلسفه یا جامعه شناسی خوانده و افراد اندیشمند در کنار بچههای هنری مباحثاتی داشتند. مصداق بارزی که شنیدیم امثال حاتمیکیا، زرشناس و مددپور است. هرجا که وارد میشدند قم، حوزه هنری و سوره در همه جا این پاتوقها را داشتند. نحوه عملکردشان پاتوقساز بود. همین مدل را ما در حلقههای مخالف نظام هم داریم، هنوز هم حلقههایی وجود دارند حلقههایی مثل کیان و غیره... مثلاً حلقههای که شاگردان آقای صفایی و خود ایشان داشتند. نمونه بارز دیگر این مدل محفلها و پاتوقها خود حضرت آقاست، ایشان محفلهای فراوانی را مدیریت میکند و اصلاً در این عرصه هم پاتوقها و نشستهایی را ایجاد میکند.

در مورد دومین جایزه گفتمان انقلاب اسلامی و موارد اجراییاش بگویید. از تعداد فیلمها تا محصولات تولیدی در این زمینه؟

تعداد فیلمها که همان تعداد جشنواره فجر بود، فقط فیلم رسوایی را دوبار اکران کردیم، نشستهای زیادی را آنجا داشتیم. محفلهای بزرگتر مثل محفل با حضور خانم پوران درخشنده (کارگردان فیلم، هیس...دخترها فریاد نمیزنند.) و یک محفل بزرگ درباره رسوایی داشتیم. ما ویژهنامههای متعددی به این مناسبت منتشر کردیم و مؤسسات و مراکز مختلفی هم در این حوزه همکار ما بوده و همچنان یاری میکنند.

برخی از محصولات مکتوب ما شامل: ویژهنامه پژواک، مجموعهای که مقالات تولید شده راجع به مسائل جشنواره فجر را تولید کرده بود، است.

 کارنامه سینمایی دولت نهم و دهم؛ مجموعهای محتوایی که به بررسی عملکرد سینما در دو دولت نهم و دهم پرداخت و آثار زیادی از اساتید مختلف در آن قرار داده شده بود.

بولتن روزانه‌ ققنوس که در 8 ‌شماره منتشر و در سینماهای مختلف پخش‌کننده آثار جشنواره مانند برج میلاد و پردیس سینمایی قلهک توزیع می‌شد، یک مجموعه‌ مکتوب بود که بحث تأثیر هالیوودیسم بر سینما را در آن بررسی می‌کرد.


https://shoma-weekly.ir/c5M3hA