صالح اسکندری - تحلیل گفتمان به عنوان یکی از پیشرفتهترین روشهای سخنکاوی و کلامسنجی امروزه به عنوان یکی از کارآمدترین تکنیکهای تحلیل محتوا مطرح است که سعی دارد از آثار ظاهری گفتار و یا نوشتار به روابط معنادار گزارهها، ساختار تولید مفاهیم و نحوه برقراری پیوند text با context و یا گزارهها با جامعه بپردازد.
این روزها تحلیل گزارش صد روزه رئیسجمهور حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی از ابعاد مختلفی مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی و رسانهای قرار گرفته است اما عدم بکارگیری یک روش علمی سبب شده تا رهیافت تحلیلها بیش از آنکه قرین به حقیقت باشد، متاثر از پیش زمینهها و قضاوتهای پیشینی تحلیلگران قرار بگیرد. به نحوی که عدهای که طرفدار دولت هستند این گزارش را یک شاهکار رسانهای عنوان میکنند و در مقابل منتقدین دولت نیز گزارش رئیسجمهور را مملو از خطاهای راهبردی از نحوه پرسشهای مجریان گرفته تا پاسخهای رئیسجمهور و حتی ژست رسانهای ایشان میدانند. در این تحلیل تلاش راقم این سطور بر آن است فارغ از قضاوتهای سیاسی متداول و از منظر رهیافت تحلیل گفتمان به بررسی این گزارش صد روزه بپردازد.
در تحلیل گفتمان اظهارات و مواضع رئیسجمهور در مصاحبه با سه تن از مجریان صدا و سیما (شهیدی فر، سپانلو و احمدی) با توجه به پیش زمینهای که در مقدمه از نظرتان گذشت میتوان گفت که تحلیل گفتمان قاعدتا باید با توجه به دو بعد اساسی انجام بگیرد:
بعد نخست، در ساختار زبانشناسانه و بعد دوم، عوامل فرازبانی مثل محیط، اجتماع، سیاست و قدرت که موضوع گفتمان را مشخص میکنند. بعد اول تحلیل گفتمان را میتوان صورتگرایی و بعد یا دیدگاه دوم را کارکردگرایی نامید.
در تحلیل گفتمان گزارش رئیسجمهور، عمدتا صورت دوم تحلیل یعنی بعد کارکردگرایی مد نظر قرار گرفته است. به این معنی که به رابطه فضای گفتمانی با توجه به شرایط فرامتنی اظهارات و مواضع توجه شده است. لازم است توضیح داده شود که گفتمان، جریان و بستری است که دارای زمینههای اجتماعی است. اظهارات و مطالب بیان شده، گزارهها و قضایای مطرح شده، کلمات و عبارات مورد استفاده و معانی آنها، جملگی بستگی به این دارند کی، کجا، چگونه، توسط چه کسی یا علیه چه چیزی یا چه کسی، در چه بستر و با چه قدرت و وسعتی به کار رفتهاند.
در تحلیل گفتمان گزارش رئیسجمهور عوامل فرازبانی نقش بیشتری بر عهده دارند هر چند نمیتوان از ویژگیهای بلاغی نیز صرف نظر نمود.
در این مجال، با هدف تحلیل گفتمان از بعد کارکردگرایانه و بدون حذف کامل تحلیل ساختار زبانشناسانه اظهارات، پیامها و مواضع رئیسجمهور با تاکید بر فن معانی بیان، معنای موضعی، مفاهیم ضمنی و واژگان و با استفاده گزینشی از الگوی تحلیل گفتمان «نورمن فرکلاف» را مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهیم. اینکه چرا گزینشی به خاطر اینکه در این وجیزه مختصر نمیتوان کلیه شاخصهای مورد نظر فرکلاف را بر مصاحبه رئیس جمهور تطبیق داد.
در مجموع گفتمان مصاحبه رئیس جمهور براساس 4 شاخص زیر، قابل تحلیل است:
الف- واژگان (منفی – مثبت):
این مولفه، واژگان کانونی را که تکیهگاه مصاحبه به شمار میآیند، همراه با کارکرد آنها در گزارش رئیسجمهور مورد ارزیابی قرار میدهد. برای مثال واژههایی مثل دوست، متحد جزء واژههای سفید و مثبت و واژههایی مثل دشمن، معارض، مخالف جزء واژگان منفی یا سیاه محسوب میشوند. در حوزه بلاغی و واژگان مواضع رئیس جمهور اعم از تصویرپردازی، پر اهمیت جلوه دادن، مبالغه، حسن تعبیر و تخفیف دادن و... در کاربرد واژهها چه هنگام پاسخ دهی و چه حتی زمانی که در ری اکشن فیزیکی اظهارات مجریان مورد تایید و یا رد قرار میگرفت منطبق بر اهداف این مقاله میتوان به برشهایی دست یافت که مار را به نتیجه واقعی رهنمون سازد.
ب- قطببندی (غیرسازی):
اولین قدم برای تحلیل سیاسی در چارچوب این رهیافت، شناسایی حد اقل دو گفتمان متخاصم است که با هم رابطهای غیریت سازانه بر قرار کردهاند. در یک گفتمان سیاسی گفتمان قدرتمندتر مدام حوزه خود را گسترده و قلمرو دیگر را محدودتر میکند. برای مثال، استفاده از ضمیر «ما» نشانگر آن است که گوینده خود را نماینده یک جمع میداند و برعکس استفاده از ضمیر «آنها» و «ایشان» یا «شما» بیانگر خط فاصل میان گوینده با دیگران و تاکید او بر «غیرسازی» و دوانگاری و تاکید بر تفاوت ما و آنها است. در واقع، برای تحلیل یک گفتمان باید آن را در برابر گفتمان رقیبش قرار داد و ساختارهای مناقشه بر انگیز و تفاوتهای معنایی را پیدا کرد.
ج- پیش فرضها: پیش فرضها، افکار قالبی و پیش داوریها، زیرساخت استدلال و استنتاج کنشگر اصلی را شکل میدهند. به عنوان نمونه فهم گفتمان رئیس جمهور پیوند مستقیمی با حال و هوای انتخایات دارد و اینکه ایشان مقوله «نه به احمدینژاد» را یک انرژی پر قدرت در افکار عمومی فرض میکند..
د- دلالتهای ضمنی متن (تلقین و تداعی): شناخت دلالتهای ضمنی در مرحله تفسیر متن، به تحلیلگر کمک میکند تا با بهرهگیری از دانش زبانی نشان دهد که فلان جمله یا گزاره حاوی کدام معانی ضمنی و ناآشکار است و نویسنده از بهکار بردن آن، چه قصد و نیتی داشته است و کاربرد این دلالتها کدام معانی یا پیامدها را به همراه دارد.
جدول شماره 1- برآیند تحلیلی گفتمان مصاحبه رئیس جمهور با سه تن از مجریان صدا و سیما مشهور به گزارش صد روزه
واژگان | واژگان سفید و سیاه تقریبا با هم برابری میکنند. سفید: آرامش- اعتدال- امید- تدبیر- مذاکرات هسته ای- یارانه کالایی – کاهش ½ افزایش نرخ تورم، بهبود فضای کسب و کار، تبعیت دولت از تدابیر مقام معظم رهبری و... سیاه: خزانه خالی- کمبود کالاهای اساسی- فضای امنیتی فرهنگ- واردات گندم- مسکن مهر- یارانه – نقدینگی – رکود تورمی- نرخ منفی رشد اقتصادی، سفرهای استانی و... |
قطببندی | 1- جریانی که تحت عنوان دولت تدبیر و امید قائل به کار کارشناسی در کشور است در برابر دولت های نهم و دهم که طی هشت سال گذشته با شعارزدگی به حیف و میل منابع کشور پرداخته و خزانه ای خالی و انبوهی از بدهکاری را برای دولت یازدهم به ارث گذاشته است. 2- کسانی که به دنبال التهاب آفرینی و ایجاد تفرقه در کشور هستند در برابر دولت یازدهمی که می خواهد منادی وحدت ملی، انسجام و یک پارچگی در کشور باشد. 3- قطب بندی با کسانی که حل مشکلات کشو را تنها در گروه ارتباط با آمریکا و رفع تحریم ها می دانند با دولت یازدهمی که می خواهد نگاه جدی به ظرفیت های داخلی، اقتصاد مقاومتی و ساخت درونی قدرت داشته باشد. 4- دولت که مولد آرامش در کشور است در برابر کسانی که می خواهند آرامش به وجود آمده را بر هم زنند. |
پیش | پیش فرضها عمدتا مثبت و به نفع جریانی است که امروز اختیار قوه مجریه را به دست گرفته است. در عین حال کشور در یک رکود تورمی قرار دارد که عمده تلاشهای دولت برای عبور از این شرایط باشد. |
دلالتهای ضمنی مصاحبه (تلقین و تداعی): | در اغلب موارد مشاهده میشود و در جهت نقد دولت گذشته بدون اشاره به دستاوردهای دولت های نهم و دهم است. 1- اوضاع منابع مالی دولت چندان مناسب نیست. 2- فضای امنیتی بر فرهنگ حاکم است. 4- کشور در یک رکود تورمی بی سابقه قرار گرفته است. 5- دولت های نهم و دهم اگر کاری هم انجام داده اند ثروتمند ترین دولت های پس از انقلاب بوده اند. |
نمودار شماره(1): مدارات گفتمانی و نظام معنایی حاکم بر گزارش صد روزه رئیسجمهور
ترتیب اعداد در نمودار فوق با میزان تکرار و برجستهسازی مضامین و نشانهها نسبت عکس دارد.
جمع بندی:
برداشت نهایی از تحلیل گفتمان مصاحبه رئیس جمهور با سه تن از مجریان سیما تحت عنوان گزارش صد روزه رئیس جمهور حکایت از آن دارد که ایشان بیش از دو سوم گزارش خود را به نقد دولت گذشته و سیاستهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولتهای نهم و دهم اختصاص داده است. دکتر روحانی سیاستهایی نظیر مسکن مهر، پرداخت یارانه مستقیم به مردم، تعهدات سفرهای استانی، افزایش پرداختها بعد از سال 84 در قالب حقوق و مزایا و... را ریشه بسیاری از مشکلات کشور که وی از آن تحت عنوان «رکود تورمی» یاد میکند میداند. در واقع بخش معظمی از گزارش رئیس جمهور بیش از آنکه ناظر به دستاوردهای دولت یازدهم و سیاستهای این دولت برای بهبود شرایط اقتصادی باشد هنوز در حال و هوای انتخاباتی است. البته قریب به یک سوم مصاحبه ایشان نیز نکات مثبت فراوانی دارد که مایه امید آفرینی، تداوم آرامش در کشور و تقویت همگرایی بین قوای سه گانه است. اطمینان بخشی به مردم در موضوع پایبندی به خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری در خصوص موضوع هستهای مطرح کردند، تاکید بر وحدت انسجام ملی، اقتصاد مقاومتی و ظرفیتهای درونی ملت از دیگر نقاط مثبت گزارش رئیس جمهور بود.
البته انتظار این بود که رئیس جمهور در استفاده از واژهها و ارتباط میان گزارهها و تاثیر آن بر فضای افکار عمومی دقت بیشتری میکرد. تاکید بر نامناسب بودن وضعیت منابع مالی دولت مثل خزانه خالی و یا نداشتن پول برای پرداخت حقوق به کارمندان حداقل دو شائبه را در افکار عمومی به وجود میآورد. اول اینکه دولتی که منادی امید است موجب ناامیدی در مردم میشود و اضطراب و دلهره در میان مردم به وجود میآورد. شائبه دیگر اینکه مردم با این تناقض مواجه میشوند که اگر خزانه خالی است و نقدینگی هم در حال کنترل است پس دولت از کجا آورده و در دو سه ماه گذشته پرداختهایش را به طور منظم انجام داده است؟ مگر اینکه بپذیریم در این مملکت چند خزانه وجود دارد و وجوه و منابع در اختیار دولت لزوما در حسابهای خزانه کشور متمرکز نیست.
در واقع با توجه به حال و هوای انتخاباتی رئیس جمهور در این گزارش و در موضوع نحوه بازخورد مصاحبه رئیس جمهور در میان افکار عمومی باید به این نکته مهم اشاره کرد که اگر چه حداکثر در بین 51 درصد از رای دهندگان به ایشان به واسطه «انگیزههای هواداری» نقد دولت گذشته به جای گزارش دهی به مردم چندان اهمیتی نداشت اما حداقل در 49 درصد رای دهندگان زمانی که با گزارشات روسای جمهور سابق و نامزدهای انتخاباتی مد نظرشان مقایسه میکنند میبینند که رئیس جمهور پس از گذشت صد روز به جای ارائه یک گزارش جامع از دستاوردهای دولت و سیاستهای اجرایی برای آینده بیشترین زمان گفتگوی مستقیم خود با مردم را به محاکمه احمدینژاد و دولتهای نهم و دهم میپردازد برداشت مثبتی پیدا نمیکنند.
مآلا ذکر این نکته نیز ضروری است که در تحلیل گفتمان مصاحبه رئیس جمهور از نوع پرسشها و واکنشهای مجریان برنامه نیز نباید غفلت کرد چرا که این پرسشها و ری اکشنها تکمیل کننده پازل گفتمانی مصاحبه رئیس جمهور بود که البته تحلیل محتوای آن فرصت موسع دیگری را میطلبد. اما در مجموع میتوان گفت که انتظار افکار عمومی از مجریان رسانه ملی این بود که نمایندگان مردم باشند و دغدغههای قاطبه ملت را طرح کنند نه اینکه در بازی گفتمانی رئیس جمهور تنها نقش مجیز گویی داشته باشند و در بعضی اظهارات به یک باره دچار خطاهای راهبردی شوند و مثلا بگویند ملت ایران «خسته» شده است. این گزاره اگر چه به ظاهر حکایت از انفعال مصاحبه کننده در برابر مصاحبه شونده داشت اما در کنه خود حاوی این مفهوم بود ملتی که چندین سال است ایستادگی و استقامت کرده امروز خسته شده است و باید راه متفاوتی را پیشه کند!!
در پایان پیشنهاد میشود مشاوران رسانهای رئیس جمهور با توجه به سه بعد اصلی گفتمان که عبارتاند از: کاربرد زبان، شناخت مفاهیم و در نهایت ارتباط با جامعه محتوای مصاحبه دکتر روحانی و بازخورد آن در جامعه را مورد مطالعه و تحلیل قرار دهند تا در گزارشهای آینده و مواجهات مستقیم و زنده رئیس جمهور با رسانهها نقاط ضعف برطرف و نقاط قوت تقویت گردد.